••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

مطالب ادبی

 سلیم و میترا

از نظامی گنجوی و شاهنامه فردوسی و امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی

سلیم جواهری که با همسرش زندگی می‌کند، پدر خویش را از دست می‌دهد و به بیچارگی می‌افتد. به ناچار از نزد همسر و خانه مهاجرت کرده و ابتدا به حج می‌رود. سپس به دست رومیان اسیر می‌شود. پس از مدت‌ها سرگردانی در جزیره گاو دریایی، جزیره بوزینه‌ها و جزیره دوالپایان به سرزمین پریان می‌رسد. از غار دیو آدمخوار جان به سلامت در می‌برد و به دیار خود بازمی‌گردد؛ ولی حجاج یوسف او را به زندان می‌افکند.حجاج یوسف سلیم را وادار می‌کند تا قصه‌ای بگوید که هم حجاج را بخنداند و هم او را به گریه وادارد. چرا که درمان بیماری حجاج در گرو شنیدن چنین قصه‌ای است. اگر سلیم نتواند چنین قصه‌ای بگوید ناگزیر اعدام می‌شود.